شطرنج باز حرفه ای: تحلیلی بر اغتشاشات بنزینی

گاهی اتفاقات، بسیط و یک بُعدی اند. در چنین مواقعی نه فهم چیستی و چرایی واقعه دشوار است و نه فهم اینکه چه باید کرد.
اما فتنه هایی که در بستر حکومت و جامعه دینی طراحی و اجرا میشود، از جنس وقایع چند وجهی و تودرتو هستند که نه فهم آن برای ذهنهای بسیط مقدور است نه درک کیفیت مواجهه با آن.

♦️ معتقدم آنچه در اغتشاشات چند هفته گذشته رخ داد از جنس فتنه های تودرتو است که درک و مواجهه با آن به تعبیر رهبر حکیم انقلاب “شطرنج باز حرفه ای” می خواهد که بتواند ۷_۸ حرکت بعدی حریف را پیش بینی کند و با یک حرکت حساب شده، همه را خنثی و حتی به نفع خود مصادره نماید.

نمونه تاریخی


لطفا به یک نمونه تاریخی از طراحی تودرتو و چند لایه دشمن و جریان نفاق توجه بفرمایید:

دشمنان اسلام ناب از زمان پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) به خوبی فهمیدند که تنها ضامن صیانت از مکتب اسلام و قرآن و خط نبوی ، اهل بیت (علیهم السلام) هستند؛ زیرا قرآن کریم که صامت است و نیاز است تا کسی از مراد آن خبر بدهد، سنّت و سیره پیامبر هم که پس از رحلت ایشان قابل تحریف و تغییر است و باید قرائت معیاری باشد که درستی و نادرستی سایر برداشت ها به وسیله آن محک زده شود. اهل بیت، هم قرآن ناطق اند و هم سیره ناطق نبوی.

از این رو خداوند دو رکن مقبولیت و مشروعیت رهبری و ولایت مولی الموحدین و اولاد طاهرینش (صلوات الله علیهم اجمعین) را در قرآن تصریح و تأکید فرمود:اولی( مقبولیت) را در امثال کریمهء « قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَىٰ» و دومی ( مشروعیت ) را در آیاتی همچون « إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ»

جریان نفاق و نفوذ ” مشروعیت” را با فتنه سقیفه، زد و این عقیده را که جانشینان رسول الله باید از سوی خداوند متعال نصب و تعیین شوند را تخطئه و بجایش باور انحرافی و خطرناک حق امّت در تعیین خلفاء رسول الله را جایگزین کردند.

اما محبوبیت و مقبولیت امیرالمؤمنین (علیه السلام) حتی بدون حکومت، همچون آتش زیرخاکستری است که هر آن ممکن است فوران کند. پس باید مقبولیت هم در اذهان زیر سوال برود. اما چگونه؟

خلیفه دوم که خودش با نصب مستقیم خلیفه اول به خلافت رسید !!! مأمور است این بازی پیچیده را کلید بزند. او که می توانست خلیفه سوم را شخصاً معرفی و نصب کند، وصیت کرد شورایی مرکب از شش نفر شکل بگیرد و خلیفه سوم را معین نماید.

خواهی و پیراهن عثمان را راه بیاندازد!

♦️ نکات ظریف و پیچیده این شورا عبارتند از:


۱. اولاً اگر خلیفه دوم علی (علیه السلام) را شایسته خلافت می دانست؛ پس چرا مانع از رسیدن او به این مقام بعد از رحلت پیامبر شد و اگر او را شایسته نمی داند، پس چرا وی را به عنوان یکی از این گزینه ها عضو شورا می کند؟

۲. چرا عدد اعضا را زوج قرارداد که احتمال تساوی سه به سه در آن زیاد است؟

۳. افراد شورا برچه اساسی انتخاب شدند؟ در جامعه ای که ابن عباس و سلمان و ابوذر و عماریاسر و… هستند چرا عثمان و سعد ابی وقاص و عبدالرحمن بن عوف (شوهرخواهر عثمان ) و طلحه و زبیر و علی (علیه السلام)؟

۴. چرا عمر به عبدالرحمن امتیاز حق وتو داد و گفت اگر رأی شورا به تساوی و اختلاف کشید، کسی که نظر عبدالرحمن موافق با اوست، خلیفه شود؟

☑️ اگر کمی حوصله کنید بازی پیچیده و به اصطلاح دودوزه علیه امیرالمؤمنین را عرض خواهم کرد. کافی است لحظاتی خودتان را در جای امیرالمؤمنین بگذارید و این وصیت!
♦️ اگر از حضور در شورا امتناع کند، می گویند:” علی می دانست که رأی و مقبولیت ندارد و در انتخابات کاندیدا نشد” اگر شرکت کند، می گویند:” دیدید علی هم عقیده ای به مبنای نصب خلیفه از سوی خدا ندارد و تن به انتخاب شورای خبرگان داد؟”
♦️ در ترکیب شورا کاملا قابل پیش بینی بود طلحه(گاو وحشی به تعبیر حضرت امیر) و سعد ابی وقاص (دشمن کینه ای مولا و پدر عمرسعد ملعون) قطعا رأی به عثمان می دهند. رأی عثمان به خودش هم که معلوم است.
در طرف دیگر علی (علیه السلام) بود و رأی زبیر. پس رای تعیین کننده ، رأی عبدالرحمن است که اگر به عثمان رای بدهد او با ۴ رأی در مقابل دو رأی مولا حاکم میشود و این یعنی توطئه ادعای عدم مقبولیت امیرالمؤمنین و اگر رأی عبدالرحمن به مولا باشد، ایشان میشود خلیفه سوم و این یعنی یک فرصت تاریخی.در چنین شرایط حساسی، عبدالرحمن مأموریت خود را آغاز میکند. او به حضرت میگوید اگر قول بدهی در صورت حاکم شدن، علاوه بر کتاب خدا و سیره نبی، به سیره دو خلیفه گذشته هم ملتزم باشی، من به تو رأی می دهم وگرنه به عثمان رأی می دهم. چرا؟ غرض از این پیشنهاد خبیثانه چیست؟
♦️ اگر مولا بپذیرید، عالم و آدم را خبردار می کنند که دیدید علی هم برای رسیدن به قدرت، بدعت در دین گذاشت. چگونه سیره دو خلیفه غیرمعصوم را هم عرض قرآن و سیره پیامبر دانست و قبول کرد… واگر نپذیرد، باز در بوق می کنند که مقبولیت نداشت و رأی نیاورد!!!معلوم بود که حضرت این بدعت را نمی پذیرد ولو به قیمت ۱۱ سال دیگر صبر در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو باشد!

♦️ اما حلقه بعدی فتنه این است که پس از به قدرت رسیدن عثمان، علی چه واکنشی خواهد داشت. آیا تمکین می کند یا به مخالفت و براندازی اقدام خواهد کرد؟ اگر بپذیرد که همان است که ما میخواهیم و همین سیاست سکوت و حمایت از خلیفه سوم، عاملی می شود برای دلخوری شیعیان و حتی برگشتن آنها از امام . لذا دیگر امت در آینده هم برای او شأنی در حکومت نخواهد دید و اگر اغتشاش و کودتا راه بیاندازد با استناد شیطانی به برخی آیات و روایات بغی و … میتواند مبارزه با او و حتی قتل او را مشروعیت داد و این یعنی پایان همیشگی عترت!

♦️ حلقه آخر اینکه با سیاستهای ظالمانه عثمان ، رانت خواری های بنی امیه و برخوردهای مستبدانه او با صحابه انقلابی مانند ابوذر، یا همچنان علی (علیه السلام) از اصل وحدت و آرامش جامعه حمایت می کند که این عامل مضاعفی برای کاهش محبوبیت او در بین محبّین و شیعیانش خواهد شد و یا دست به اعتراض و مخالفت می زند که باز سوژه ای است برای از بین بردن او…

امام علی (علیه السلام) در برابر این توطئهٔ پیچیده و تودرتو ، چه کردند⁉️


✨ انسانهای حکیم و مؤمن برای خود اصولی ثابت و ارزشهایی غیرقابل تغییر دارند که همانند فرمولهایی در همه مسائل و حوادث پاسخ مناسب را مهیّا می کند. برخی از اصول امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) از زبان خودشان عبارتند از :

اصل اول: اولویت حفظ وحدت بر همه امور: أَلا مَن دَعا إلی هذَا الشِّعارِ (التفرِقه) فاقتُلوهُ و لَوکانَ تَحتَ عِمامَتی هذِه : هشیار باشید! هرکس شما را به شعار تفرقه دعوت کرد حتی به بهانه محبت من، بکُشیدش حتی اگر زیر این عمامهٔ من باشد! (خطبه ۳/ بند ۱ و خطبه ۱۲۷/ بند۲)

اصل دوم: حفظ حداقل مصلحت ها بهتر است از، از دست دادن کل آن : ” اخذُ القَلیلِ خیرُ مِن تَرکِ الکَثیر: (حکمت ۲۸۹ )

اصل سوم : اولویت شناسی :” لاقُربه فی النَّوافِلِ اِذا اَضَرَّت بِالفَرائِضِ: هنگامی که انجام مستحبات به واجبات ضرر برساند، در آن مستحبات هیچ تقربی به خداوند نیست. ( حکمت ۳۹ )

اصل چهارم: غلبه عقلانیت و مصلحت بر احساسات : فَرَأیتُ انَّ الصَّبرَ علی هاتا اَحجی فَصَبَرتُ و فی العَین قذی و فی الحَلقِ شَجی: پس اندیشیدم که صبر بر غصب خلافت عقلانی تر از قیام برای گرفتن حقم است پس صبر کردم در حالی خار در چشم و استخوان در گلو بود.( خطبه ۳ ؛ شقشقیه)

اصل پنجم: رعایت تقوی؛ خط قرمز در همه تصمیمات و اقدامات حکومت اسلامی است؛ یعنی بر خلاف سران طاغوت که برای رسیدن به اهداف پست خود از هر راه و روش و وسیله نامشروعی بهره می برند، در منطق مولا هدف وسیله را توجیه نمی کند. ( خطبه۲۰۰ و خطبه ۱۲۶ و خطبه ۲۰۶ )

♦️ براساس اصول فوق الذکر حضرت تمام دو راهی های طراحی شده توسط جبهه نفاق را _که همگی انتخاب بین بد و بدتر بود نه خوب و بد_ با روش زیر عبور کردند:

♦️ در شورای شش نفره شرکت کردند (خطبه۳)
♦️ پیشنهاد موذیانه عبدالرحمن بن عوف را نپذیرفتند( خطبه۳)
♦️ بلافاصله پس از انتخاب عثمان ، اعلام کردند که نگرانی از طرف من نداشته باشید. تا زمانی که در این حکومت فقط به شخص علی ظلم بشود، من سکوت می کنم تا مصالح حفظ بشود.
♦️ در طول ۱۱ سال حکومت ظالمانه و بی تدبیر عثمان دائما از او دفاع کرده و مخالفان و شورشیان را نصیحت و دعوت به آرامش فرمودند. تا جایی که به ابن عباس فرمودند: ” واللهِ لَقَد دَفَعتُ عنه حتّی خَشیتُ اّن اکونَ آثِماً : بخدا سوگند آن قدر از عثمان دفاع کردم که ترسیدم گنهکار محسوب شوم!” (خطبه ۲۴۱)

♦️ در مقابل طعنه ها و ضعف تحلیل ها و سرزنش های خودی ها هم که دفاع و همکاری وی با خلفا و خصوصاً خلیفه سوم را اشتباه می دانستند ، یا وقتی روش حکومت داری معاویه را از روش مولا موفق تر می دانستند، مقاومت کردند و رعایت تقوا را مانع استخدام هر وسیله ای برای رسیدن به هدف بیان فرمودند. (خطبه ۲۰۰)

♦️ و از همه رنج آورتر اینکه پس از رسیدن به حکومت، در مقابل اصرار افکار عمومی برای محاکمه قاتلان عثمان هم مقاومت کردند. در حالی که همگان می دانستند که حضرت تنها مخالف سرسخت قتل خلیفه و تنها مدافع او تا لحظه آخر بودند، از سویی در آغاز حکومت هم شعار محوری خود را اجرای عدالت بی تعارف اعلام فرموده بودند( خطبه های ۱۵ و ۱۶) امّا ایشان تا پایان عمر _بر اساس اصول محکم خود و مصلحت برتری بنام ضرورت حفظ نظام اسلامی_ نه تنها قاتلان عثمان را محاکمه نکردند؛ بلکه حتی معرفی هم نکردند و همین امر باعث شد محبوبیت حضرت در قشر انقلابی سطحی و بی تحلیل، کاهش یابد.

♦️ در عوض این همه عقلانیت، مصلحت بینی و تحمل رنجها و غصه ها ،ضعف بصیرت خودیها عاملی شد که معاویه و دستگاه شیطانی تبلیغاتی اش، امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به عنوان قاتل عثمان در افکار عمومی جا بزند و ماجرای خونخواهی و پیراهن عثمان را راه بیاندازد!

 الگوی مدیریت بحران مقام معظم رهبری در فتنه اخیر را بر اساس الگوی مدیریت بحران امیرالمؤمنین (علیه السلام)


همانطور که گفتیم:

۱. رفتارهای رهبران بزرگ الهی را تنها با شناخت اصول آنها میتوان درک و تحلیل کرد.
۲. گاهی فتنه ها چنان تودرتو طراحی و اجرا میشوند که حتی انقلابی دو آتیشه اگر به این پیچیدگی اشراف نداشته باشد، هم خطا می کند و هم عکس العمل رهبر خود را تخطئه می کند.
۳. از باب نمونه فتنه انتخاب، حکومت و قتل عثمان را به عنوان بازی پیچیده نفاق علیه امیرالمومنین بررسی کردیم.
اکنون باید دید پشت قصه گرانی ناگهانی بنزین چه طرح پیچیده و چند لایه ای طراحی شده بود و بعد ببینیم آیا موضع رهبری در این شطرنج بازی حرفه ای، چگونه بود؟

اما پیش از بیان این مطلب، تقاضا می کنم ابتدا کلیپ زیر را تا آخر ببینید تا باور کنید که ما به دوران فتنه های پیچیده و کور نزدیک شده ایم که حتی برخی از بچه های انقلاب _که در فتنه های قبلی علمدار روشنگری بودند_ خودشان هم دچارخطای راهبردی شده و حتی پس از بیانات رهبری هم، در موضع نقدایشان نشسته اند
شخصیتی که در کلیپ زیر مشاهده می کنید یک روحانی رزمنده و راوی و محقق دیرینه سیره شهداست. بنده و دوستانش سالها است او را می شناسیم و … اما حالا ببینید چگونه به زعم خودش خالصانه و شجاعانه و صرفاً به نیت ادای تکلیف در خانه خود، جلوی دوربین نشسته و با شور و حرارت رهبر را زیر سوال می بر

? #پاسخ_به_یک_اشکال

برخی از مخاطبان عزیز در خصوصی به بنده پیام داده اند که چرا کلیپ این شخص را پخش می کنید در حالی که شبهه در اذهان می ماند؟

? پاسخ:

1⃣ اولاً ایشان چندین روز است این کلیپ را در فضای مجازی بطور گسترده پخش کرده اند و برای بنده هم یکی از کاربران ارسال فرمودند تا جواب بدهم.

2⃣ ثانیاً اساسا مطلب ” شطرنج باز حرفه ای” را در پاسخ همین افراد نوشته ام و ادامه خواهم داد که علیرغم ادعا و سوابق انقلابیگری، در چنین صحنه های فتنه گونی نه تنها درک و بصیرت ندارد؛ بلکه به انتقاد و تخطئه رهبری معظم انقلاب زبان می گشاید.

? اساساً مهم ترین حاصل تلخ ترین اغتشاشات اخیر این بود که اکثر متدیّنین و انقلابی های شاخص چه در مجلس و چه در روحانیت و چه در سطح دفاتر مراجع عظام تقلید، دچار عجله و بعضاً خطای در تحلیل و موضع گیری شدند.

بیانیه چهار مرجع بزرگوار، کلیپ عجولانه بی آزار تهرانی و دعوت به تحصّن در مقابل مجلس، طرح دو فوریتی ذوالنور در مجلس، تحصن بسیج دانشجویی در مقابل مجلس و… نشان داد که این بار بازی خیلی پیچیده تر و حرفه ای تر از فتنه ۸۸ بود.

♦️به سناریوی دشمن قبل از روی کارآمدن آقای روحانی دقت کنید.آقای کمال خرازی، سفیر اسبق ایران در سازمان (۱۳۶۸_۱۳۷۶) ملل می گوید: سفیر انگلیس در سازمان ملل در پایان دوره سفارتش هنگام خداحافظی به من گفت تا ۵ تغییر در کشورتان ایجاد نکنید، رابطه تان با غرب درست نمی شود و ما هم گلوی شما را رها نخواهیم کرد:

۱. پروتکل سازمان ملل فقط کشورهایی را می پذیرد که در حکومتشان یک رییس دارند؛ یا رییس جمهور یا پادشاه یا نخست وزیر. اما شما علاوه بر رییس جمهور، نهادی اضافی و غیرپاسخگو دارید به نام #ولایت_فقیه که باید حذف شود .
۲. انتخابات در الگوی دمکراسی، آزاد است؛ ولی شما  شورای نگهبان دارید، باید برچیده شود.
۳. همه دنیا برای حفاظت از کشور، یک ارتش دارند اما شما علاوه بر ارتش، سپاه پاسداران دارید، باید منحل شود.
۴. در دوران دمکراسی، مردم از نظر فرهنگی آزادند که هر طور میخواهند زندگی کنند ولی شما قانونی بنام #حجاب دارید، باید ملغی شود.
۵. همه دنیا اسرائیل را به رسمیت شناخته اند، شما هم باید بشناسید.

♦️ پروژه غربگراکردن ایران اسلامی بلافاصله بعد از جنگ با روی کارآمدن دو دولت سازندگی و اصلاحات، کلید می خورد.


دولت هاشمی رفسنجانی به بهانه خرابیهای سنگین کشور، الگوی #توسعه_غربی را عیناً در ایران پیاده می کند که لازمه آن کوتاه آمدن از بخشی از اصول و ارزشهاست. به برخی از اقدامات او در راستای ۵ شرط غرب دقت بفرمایید:
۱. در مجلس خبرگان رهبری طرح ۱۰ ساله شدن دوران #ولایت_فقیه و حداکثر دو دوره را مطرح می کند و پس از جلب نظر عده زیادی، در مقابل استدلال مخالف مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی محکوم و مجبور به عقب نشینی می شود.
بعدها محسن کدیور خطاب به او می نویسد: این تقصیر شما بود که اجازه دادید فاضل لنکرانی به عنوان مخالف این طرح ، صحبت کند و کار را خراب کند!!
آیا دقت کرده اید که از وقتی حضرت آیت الله خامنه ای در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸به رهبری رسیدند، هر ۱۰ سال در کشور فتنه ای با هدایت و طراحی همین طیف _ اصلاح طلبان و غربگرایان_ شکل گرفت؟ ۱۳۷۸ فتنه کوی دانشگاه، ۱۳۸۸ فتنه جنبش سبز، ۱۳۹۸ فتنه بنزینی!
۲. طرح ادغام ارتش و #سپاه: به بهانه این که اولا در آموزشهایی که نیروهای ارتش و سپاه باید در کشورهایی مثل پاکستان و غیره ببینند، تفاوت لباس و وضعیت سپاه و ارتش مانع شده و کشورهای آموزش دهنده از پذیرش بچه های سپاه امتناع می کنند، زمزمه های ادغام سپاه در ارتش شروع شد. که با تدبیر حکیمانه رهبری عزیز، طرح فوری درجه دار کردن پاسداران به عنوان راهبرد عبور از این خطر، اجرایی شد.

۳. فشار بر #شورای_نگهبان دقیقا از دوره آقای هاشمی رفسنجانی توسط به اصطلاح روشنفکران کلید خورد.
۴. هاشمی رفسنجانی بارها و بارها از تریبون نمازجمعه و مصاحبه های تلویزیونی درباره #حجاب و پوشش زنان، کد داد تا جایی که در نمازجمعه تهران ضمن تضعیف پوشش چادر، تاکید بر پوشش های رنگی و شاد برای خانمها داشت. اصولا بدحجابی از دوران او و با خوش رقصی امثال فائزه هاشمی در رورنامه زنان و… کلید خورد.
۵. متاسفانه طبق اسنادی که چند سال پیش توسط استاد حسن عباسی در کتابی بنام #تماس منتشر شد ، حسن روحانی در سفری مخفیانه به غرب از طرف هاشمی رقسنجانی با مامور #اسرائیل دیدار می کند.

جالب است که در ماجرای افتضاح مک فارلین هم ، کسی که از طرف هاشمی رفسنجانی با مک فارلین در فرودگاه مهرآباد دیدار می کند، حسن روحانی است!

♦️اما دولت اصلاحات، مامور است ضربه بعدی را بزند و گام دوم را در جهت #غربگرایی ایران بردارد. خود هاشمی رفسنجانی تمام قد برای به ریاست رسیدن محمد خاتمی ، تلاش می کند. همان محمد خاتمی که مرحوم آیت الله امین از علمای بزرگ اصفهان فرمودند: ” ابتدای انقلاب من با آیت الله طاهری _امام جمعه سابق اصفهان_ بودم. محمدخاتمی در معیّت مرحوم پدرش آیت الله سید روح الله خاتمی به دفتر آقای طاهری آمدند. بعد از دقایقی ، وقتی خاتمیِ پدر، محمد را به بهانه کاری بیرون فرستاد، با نگرانی عجیبی به آیت الله طاهری گفت: ” آقای طاهری! من مُرده یا زنده، نگذارید این محمد در این کشور هیچ مسئولیتی بگیرد! ” وقتی تعجب من و اقای طاهری را دید ادامه داد:” دلبستگی که او به غرب دارد به من که پدرش هستم ندارد.”

یادتان هست در دوران ریاست جمهوریش، علی مطهری _که آن روزها کمی انقلابی بود_ نامه سرگشاده ای را خطاب به محمد خاتمی منتشر کرد و نوشت:” آقای خاتمی! یاتان هست زمانی که نزد پدرم شهید مطهری آمدید و گفتید قصد دارم مدتی به غرب بروم؟ پدر من که امثال شهید بهشتی را تشویق به حضور فکری و فرهنگی در غرب می کرد، شما را نهی کرد و گفت:” آقای خاتمی! مبانی اعتقادی شما ضعیف است، اگر به غرب بروید، التقاطی می شوید. ولی شما حرف شهید مطهری را گوش نداید و رفتید و…”


مهمترین هدف آمریکا، تغییر نظام سیاسی ایران از غرب ستیز به #غربگراست. برای این منظور مهم ترین راهبرد او از دولت دوم احمدی نژاد تا کنون بویژه در دولت تدبیر و امید، راهبرد #نفوذ بوده است. یعنی عناصر کارکشته غربگرا چنان در لایه های تصمیم سازی و تصمیم گیری نظام نفوذ می کنند و مشورتهای غلط حرفه ای می دهند و تصمیمات غلط حرفه ای می گیرند تا ملت و حکومت به این باور برسند که جز سازش با نظام سلطه راهی برای ادامه حیات وجود ندارد.


این پروژه در پوشش اعتراضات بنزینی، قرار بود در پنج گام محقق شود:


گام اول) :ایجاد التهابات اجتماعی و شورشهای خیابانی. در این زمینه کافی است فقط به برخی اقدامات دولت غربگرای روحانی دقت کنید:

سخنان ساختار شکنانه رییس جمهور در یزد در چند محور:
۱_ تضعیف شورای نگهبان: ” لااقل اجازه بدید مردم رنگ لباسشون را خودشون انتخاب بکنند!!”
۲_ حمله به سپاه پاسداران:” اینکه اسلحه داشته باشی، پول داشته باشی، روزنامه و رسانه هم داشته باشی، حتماً فساد میآورد.”
فراموش نمی کنیم که حسن روحانی در بازدید از ارتش با کنایه گفت:” خوبی شما ارتشیها این است که در سیاست دخالت نمی کنید!!!”
هاشمی رفسنجانی در خاطراتش از مخالفت اساسی و دیرینه روحانی با سپاه مطالب جالبی نقل می کند.
۳_ زنده کردن نام یاغی و طاغی انقلاب، محمد خاتمی در سخنرانی یزد
۴_داستان مشکوک گرانی بدون اطلاع قبلی بنزین دقیقاً در شب میلاد پیامبر اعظم و امام صادق (علیهماالسلام) بدون پیوست امنیتی و آمادگی نیروهای انتظامی و بعد اظهار بی اطلاعی!!! جالبتر اینکه ایشان دو روز بعد از آشوبها می گوید:” من توقع خرابیهای بیشتری داشتم!!” و شاید به همین امید بود که در خلال اغتشاشات کد می دهد که ” دوربینهای امنیتی ما از فاصله دور پلاک خودرو و چهره اشخاص را شناسایی و ثبت می کند!!!”

گام دوم): اقدام مجلس به تصویب طرحهای دو یا سه فوریتی برای بازگرداندن قیمت بنزین به قبل.

در این زمینه متأسفانه هر دو طیف _به اصطلاح_ اصولگرا و اصلاح طلب درصدد بودند که با ارائه و تصویب طرح خود، خود را ناجی ملت معرفی کنند!!! که اگر این طرحها تصویب میشد عده ای از نمایندگان مجلس و وزرای دولت و چه بسا شخص رییس جمهور، تهدید به استعفا می کردند و مقدمات یک جنگ داخلی فراهم میشد.
♦️ در همین راستا استفاده فراوان رییس جمهور ، سخنگوی دولت و وزرا در این چند ماهه اخیر از ترکیب ” با نظر مقام معظم رهبری” افکار عمومی را آماده کردند تا بار منفی تصمیمات اشتباه و شوک ناگهانی اقتصادی خود را بر دوش ایشان بیاندازند. کاری که طبق نصّ برخی زیارتنامه ها روش مرسومی علیه اهل بیت (علیهم السلام) بوده :” و حَمَلوا النّاسَ علی اَکتافِ آلِ محمّد : بار نارضایتی مردم را بر دوش خاندان پیامبر انداختند” ، در این موقعیت رهبری اگر موضع علیه تصمیم سران بگیرد، یک بحران درست می شود و اگر حمایت کند ولو مشروط و گذرا، قطعاً عوارضی دارد؛ از جمله کاهش موقت محبوبیت رهبری، دچار تردید شدن طیفی از انقلابیون متوسط الفکر و …

گام سوم) : القاء ناکارآمدی نظام در ابعاد ساختاری و سیاسی و تلاش برای تغییر قانون اساسی و برگزاری رفراندوم تغییر نظام.

در این رابطه نیز می توانید فقط اتفاقات زیر را هوشمندانه کنار هم بگذارید و تقاطع گیری کنید:

۱. ضربه کاری دولت به اقتصاد ؛ از جمله:
تعطیلی تولید و بسیاری از کارخانه ها
مزخرف خواندن مسکن مهر بارها از طرف روحانی و آخوندی وزیر سابق مسکن
دستور روحانی به سیف_ رییس بانک مرکزی _ مبنی بر تزریق ۱۸ میلیارد دلار از ذخائر ارزی و ۸۰ تن طلای دولت به بازار ارز و طلا به بهاته کنترل قیمت همزمان با تاریخهای اعلام شده از سوی ترامپ برای تحریم ارزی( ۲۵ مرداد۱۳۹۶ ) و تحریم طلا ( ۲۸ آبان ۹۶) که عامل اغتشاشات دیماه ۱۳۹۶ شد. آقای سیف می گوید: من به روحانی گفتم با این دستور اشتباه شما ذخایر بانک مرکزی خالی میشود و او در جواب گفت: نگران نباشید شما در بهترین وضعیت ارزی و ذخیره ای هستید!!!! یا در جواب احمد عراقچی_معاون ارزی دستگیر شده بانک مرکزی_ که نسبت به عواقب این تصمیم غلط اعتراض دارد میگوید: این داعشیهای بانک مرکزی را به من معرفی کنید تا همه شان را بیرون بریزم!!

۲. کند کردن و تقریباً متوقّف کردن قطار تولید علم در دوران روحانی به تصریح رهبر معظم انقلاب.

۳. تضعیف قدرت اطلاعاتی کشور با اقداماتی؛ نظیر:

انتخاب شخصی برای وزارت اطلاعات که به تصریح خودش، هیچ سررشته ای در این امر ندارد و وقتی ناتوانی خود برای تصدی این گلوگاه امنیت نظام را به رییس جمهور امنیتی!! اعلام می کند در پاسخ میشنود:” که از شما بعیده این حرف! شما که از ذرّیه حضرت زهرا (سلام الله علیها) هستید و مادرتان فاطمه پشتیبان شما است چرا نگرانید؟!!!!!”
تقریبا در این دولت به اندازه تمام دوره های پیشین انقلاب و شاید هم بیشتر از آن، جاسوس و نفوذی در سطوح عالیه دولتی و بستگان نزدیک آنان شناسایی و دستگیر شدند ولی تقریبا دولت از تمام جاسوسان و نفوذیهای دستگیر شده با قدرت دفاع کرد و برای آزادی شان وکلای بسیار کارکشته را استخدام نمود‌. ماجرای جیسون رضاییان یکی از صدها نمونه این واقعیت تلخ بود که در سریال #گاندو به آن پرداخته شد و البته مورد اعتراض اعوان و انصار دولت از علی مطهری ، پزشکیان و … قرار گرفت.

لازم به ذکر است اکثر این شناسایی ها و دستگیریها کار سربازان گمنام امام زمان (ارواحنافداه) در #اطلاعات_سپاه بود و اکثراً با برخوردهای تند شخص رییس جمهور هم مواجه شد. ۴ نفر از ۶ نفر عضو تیم آقای ظریف در مذاکرات، جاسوس از آب درآمدند! دانیال زاده _دیگر نفوذی دستگیر شده_ جاسوس غرب در اتاق سرّی اقتصادی ریاست جمهوری بود که سرّی ترین اطلاعات را به جک استراو انگلیسی داد و…

هم اکنون جامعه انقلابی بی صبرانه منتظر انتشار اعترافات #روح_الله_زم است که به سرپنجه اطلاعات سپاه دستگیر و ظاهراً رعب و وحشت را بر تن و روان خیلیها که با او همکاری کرده اند، انداخته است. فقط یک قطعه فیلم از او را در پیوست ۱⃣ همین نوشتار می توانید ببینید.
جالب است که در این وضعیت، جریان نفوذ با همکاری برخی وکیل الدوله ها با دستپاچگی قانون ممنوعیت برگزاری علنی دادگاههای مفسدین اقتصادی را تصویب می کند…

آقای ظریف در شبکه ۲ آلمان در برابر این پرسش که آیا حاضرید اینجا در مونیخ اسرائیل را به رسمیت بشمارید؟ گفت: این مساله به ما ربطی ندارد، مردم فلسطین خودشان می دانند و سرزمینشان”

شجاعت زن کوبایی


سفیر اسرائیل از حضار میخواهد به احترام سالگرد قتل یهود به دست نازی ها، همه باهم می ایستیم….!

سفیر کوبا در واکنش به این درخواست میگوید: فقط رئیس جلسه میتواند دستور ایستادن بدهد و شما از عواطف انسانی برای تصویب لایحه به نفع خودتان دارید استفاده میکنید و ما الان توی سیرک نیستیم. شما مثل آشغال هستید و یه تاریخ دروغین رو حمل میکنید و من از رئیس جلسه میخواهم که اجازه بدهند به احترام میلیون ها فلسطینی کشته شده سرپا بایستیم!!

? آفرین به غیرت و شجاعت این زن کوبایی. تشویق و کف زدن ممتد حضار معنادار است.

در مقابل طراحی چند لایه دشمن برای براندازی نظام اسلامی در زمستان ۱۳۹۸، رهبر بصیر و حکیم انقلاب چه باید می کردند؟


?وقتی از سویی مردم در فشار معیشتی هستند، از سوی دیگر #دولت به پایین ترین سطح کارآمدی در طول تاریخ انقلاب رسیده است، و از طرفی دشمنان سه جبهه سنگین را همزمان علیه ذهن و روان جامعه سازماندهی و فعال کرده اند:

1⃣ جبهه رسانه ای که هدفی جز القاء یاس و ناامیدی نسبت به نظام و انقلاب و آینده ندارند.

2⃣ جبهه اقتصادی که قصد دارد دائماً فشارها را بر مردم و حکومت بیشتر و محاصره را تنگ تر کند.

3⃣ جبهه سیاسی ( با محوریت جریان نفوذ) که تصمیم دارد با پیاده کردن نسخه های جنگ شناختی در جامعه، ساخت درونی نظام را سست کند تا برای فروپاشی مورد انتظار شیطان بزرگ آماده تر شود؛ نسخه هایی از قبیل:

?مشورتهای غلط و تصمیم سازیهای خائنانه برای ارکان نظام.

? کارشکنی در حرکت علمی، فن آوری و اقتصادی کشور.

?تلاش برای ایجاد دوقطبی ( رهبری_فلانی) و نزاع های پی در پی اجتماعی با هدف تضعیف توان نظام و مردم. به قول قرآن کریم ” وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ” : با یکدیگر نزاع نکنید وگرنه سست می شوید ابُّهتان از بین می رود! ( سوره مبارکه انفال آیه ۴۶)

? ایجاد التهابات اجتماعی( همچون قضیه بنزین) تا بتواند به قول خودش سیاست فشار از پایین،چانه زنی از بالا را اعمال کند و رهبری و نظام وادار به پذیرش برجام های ۲و۳و۴ و… کند.

?به همه اینها اضافه کنید مناسبتهای بسیار مهم پیش رو که امسال از هر سال دیگری برای انقلاب اسلامی، حائز اهمیت اند؛ مناسبتهایی نظیر ۹ دی( و دهه بصیرت) به عنوان نماد هوشیاری ملت و شکست فتنه صهیونیستی_آمریکایی ۱۳۸۸، ۲۲ بهمن ( و دهه فجر انقلاب اسلامی) به عنوان روز ملی و استقلال و پیروزی ایران اسلامی ، انتخابات مجلس شورای ( اسفندماه) بعنوان حساس ترین دوره مجلس در ۳۰ سال گذشته ، اولین سالگرد صدور بیانیه گام دوم انقلاب توسط مقام معظم رهبری در چنین شرایط بسیار پیچیده و حساسی بی سلیقگی دولت ( در خوشبینانه ترین تحلیل) در قضیه گرانی بنزین، حقیقتاً می توانست، بنزینی باشد روی آتش رنجهای مردم.

✅اگر رهبری در برابر این تصمیم سران قوا می ایستادند، بخشی از امت حزب الله پروژه تخریب دولت، استیضاح و حملات پی درپی به دولت را کلید می زدند. در مقابل دولت و هوادارانش مقابله به مثل کرده و رفتارهایی زشت تر از آنچه در یزد از رییس جمهور شاهد بودیم، بروز می کرد و این مجدداً خشم حزب الله را برمی انگیخت و تقابل بیشتر و…نهایتا پروژه از قبل تعبیه شده ی استعفای رییس جمهور و جنگ داخلی وتکرار پروژه لبنان و سپس یمن و ….

✅ اگر رهبری سکوت می کردند، طرف مقابل از سکوت رهبری، معنای رضایت را القا می کرد و حزب الله، معنای نارضایتی! و این دوباره منشاء جدیدی برای فتنه ها می شد‌. اما ایشان در اقدامی هوشمندانه و در قالب عباراتی کلی و از جنس تبیین ضوابط حکیمانه، نظر خود را اعلان فرمودند تا هم از بسیج نفرت جامعه نسبت به دولت پیشگیری کرده باشند و در عین حال دروغ ناجوانمردانه نسبت دادن این تصمیم به رهبری را دفع کنند و هم بار مراقبت از گرانی کالا را بر دوش دولت بگذارند و هم از همه مهمتر جلوی بروز فتنه ای بزرگ تر از ۸۸ را بگیرند.

⏪ در موضوع اول عبارت ” من کارشناس نیستم ولی سران قوا لابد کار کارشناسی کرده اند؛ لذا بنده حمایت می کنم “( نقل به مضمون)

⏪ در موضوع دوم عبارت ” من دیدم در تلویزیون یک مسئول محترم دولتی قول داد که قیمت کالاها به هیچ وجه افزایش پیدا نخواهد کرد” و در ادامه به کنایه جهت فلش مطالبه مردم را در این قضیه به سمت دولت برگرداندند.

⏪ و در موضوع سوم از مردم خواستند که صف خود را از فتنه گران جدا کنند و کد امنیتی دادند برای جمع کردن فتنه ای بسیار بزرگ که از دو سال قبل طراحی شده بود و بنزین فقط بهانه آن بود.